عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ؛ ﻧﻪ ﺩﻭﺳﺘﯽ ﺩﺍﺭﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﺣﺮﻑ ﺯﺩﻥ، ﻧﻪ ﺩﺷﻤﻨﯽ ﺩﺍﺭﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﻨﮓ ﮐﺮﺩﻥ، ﺭﺍﺳﺘﺶ ﺭﺍ ﺑﮕﻮﯾﻢ ﺗـﻨﻬﺎﯾﯽ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺭﺿﺎﯾﻢ ﻣﯿﮑﻨﺪ، ... ﺑﯽ ﺣﻮﺻﻠﻪ، ﺧـﺴـﺘـﻪ، ﺍﺯ ﺯﻥ ﻭ ﻣﺮﺩ ﻭ ﻫﺮ ﻧﺎ ﺭﻓﯿﻘﯽ ﻓﺮﺍﺭﯼ ﺍﻡ، ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﻧﮕﺎﻩ ﻧﻤﯿﮑﻨﻢﭼﺸﻤﻬﺎ ﻣﺮﺍ ﻣﯽ ﺗﺮﺳﺎﻧﻨﺪ ، ﻣﺪﺍﻡ ﻫﺪﻓﻮﻥ ﺩﺭ ﮔﻮﺵ ﺩﺍﺭﻡﺻﺪﺍ ﻫﺎ ﻫﻢ ﻣﺮﺍ ﻣﯽ ﺗﺮﺳﺎﻧـﻨﺪ ... ﺍﯾﻦ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﻦ ﻧﯿﺴﺖ ! ﺍﯾﻦ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻗﺒﻞ ﻃﻮﻓﺎﻥ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ

بهترین سخن و دلنشین ترین سخنی که تا حالا شنیدیده اید از کدام منبع بوده است؟

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دلم گرفته دستان تو را و آدرس barooni84.loxblog.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 98
بازدید ماه : 1782
بازدید کل : 89082
تعداد مطالب : 200
تعداد نظرات : 89
تعداد آنلاین : 1

آمار مطالب

:: کل مطالب : 200
:: کل نظرات : 89

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 1
:: باردید دیروز : 1
:: بازدید هفته : 98
:: بازدید ماه : 1782
:: بازدید سال : 5583
:: بازدید کلی : 89082

RSS

Powered By
loxblog.Com

کارتان را برای رضای خــدا نکنیــد،
جمعه 16 خرداد 1393 ساعت 22:47 | بازدید : 3575 | نوشته ‌شده به دست رضـــــا | ( نظرات )

 

کارتان را برای رضای خــدا نکنیــد،

"برای رضایِ خــدا کار کنیــد؛"

تفاوت اینکه کسی کارش را برای رضای خدا بکند با کسی که برای رضای خدا کار کند زیاد نیست،

فقط همین قدر است که ممکن است حسین علیه السلام در کربلا باشد و من در حال کسب علم برای رضای خدا ...

سید شهیدان اهل قلم مرتضی آوینی

 



:: موضوعات مرتبط: دل نوشته مذهبی , عارفانه و حکیمانه , ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
حرف حق !!!
شنبه 10 خرداد 1393 ساعت 20:6 | بازدید : 2396 | نوشته ‌شده به دست رضـــــا | ( نظرات )

 

ﺩﺭ ﺍﯾﺴﺘﮕﺎﻩ ﻣﺘﺮﻭ ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺑﺪﻭﻥ ﻣﻌﺮﻓﯽ
ﺧﻮﺩﺵ ﺍﯾﻦ ﺟﻤﻠﻪ ﯼ ﺗﮑﺮﺍﺭﯼ ﺭﺍ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ
" ﺍﮔﺮ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺩﺧﺘﺮﻫﺎ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﺩﺍﺷﺖ ﮐﻪ
ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺁﮐﺒﻨﺪ ﻧﻤﯽ ﺁﻓﺮﯾﺪ"
ﺑﺪ ﺟﻮﺭ ﻓﮑﺮﻡ ﺭﺍ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﮐﺮﺩ
ﻣﺮﺩﺳﺎﻻﺭﯼ ﺁﺯﺍﺭ ﺩﻫﻨﺪﻩ ﺍﯼ ﺩﺍﺷﺖ
ﺧﯿﻠﯽ ﺯﻭﺩ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺭﺳﯿﺪﻡ ﮐﻪ :
ﻫﯿﭻ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﻣﺤﺼﻮﻻﺕ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ
ﺧﺎﻃﺮ
ﺍﻃﻤﯿﻨﺎﻥ ﻧﺪﺍﺷﺘﻦ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺑﺴﺘﻪ
ﺑﻨﺪﯼ ﻣﯿﮑﻨﺪ
ﺑﻠﮑﻪ ﻓﺮﺁﯾﻨﺪ ﺁﮐﺒﻨﺪ ﺳﺎﺯﯼ ﻣﻌﻤﻮﻵ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ
ﺍﻃﻤﯿﻨﺎﻥ ﻧﺪﺍﺷﺘﻦ ﺑﻪ ﻣﺸﺘﺮﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ
ﻣﻤﮑﻦ ﺍﺳﺖ
ﺑﻌﺪﺁ ﻧﺎﻣﺮﺩﯼ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺯﯾﺮﺵ ﺑﺰﻧﺪ ﮐﻪ ﮐﺎﻻ ﺭﺍ
ﺳﺎﻟﻢ ﺗﺤﻮﯾﻞ ﮔﺮﻓﺘﻪ !!!
ﺍﺯ ﻃﺮﻓﯽ ﮐﺎﻻﯾﯽ ﮐﻪ ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ ﺁﮐﺒﻨﺪ ﺑﻮﺩﻥ ﺭﺍ
ﺩﺍﺭﺩ
ﮐﺎﻻﯼ ﺍﺭﺯﺷﻤﻨﺪ ﺗﺮﯾﺴﺖ
ﺍﯾﻦ ﮐﺎﻻﻫﺎﯼ ﺣﻘﯿﺮ ﻭﺍﺭﺯﺍﻥ ﻗﯿﻤﺖ ﻫﺴﺘﻨﺪ
ﮐﻪ ﻓﻠﻪ ﺍﯼ ﺑﻪ ﻓﺮﻭﺵ ﻣﯿﺮﺳﻨﺪ
ﻭ ﻧﻤﯿﺘﻮﺍﻧﯽ ﺑﻔﻬﻤﯽ ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮ ﻗﺒﻶ ﺑﻪ
ﻇﺮﻓﺸﺎﻥ ﺩﺳﺖ ﺯﺩﻩ ﺍﻧﺪ
ﺧﺪﺍ ﺩﺭﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﯼ ﺁﺩﻡ ﺳﺎﺯﯼ ﺍﺵ ﺩﺧﺘﺮﻫﺎ
ﺭﺍ ﺁﮐﺒﻨﺪ ﺁﻓﺮﯾﺪ
ﻧﻪ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮﺁﻧﮑﻪ ﺑﻪ ﺩﺧﺘﺮﻫﺎﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﻧﺪﺍﺷﺖ
ﺑﻠﮑﻪ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮﺁﻧﮑﻪ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﺍﻧﮕﯽ ﻣﺮﺩﻫﺎ
ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﻧﺪﺍﺷﺖ...

 



:: موضوعات مرتبط: عارفانه و حکیمانه , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
فيلم كوتاه:
شنبه 10 خرداد 1393 ساعت 20:0 | بازدید : 2213 | نوشته ‌شده به دست رضـــــا | ( نظرات )
 
 
 

    فيلم كوتاه:

 
 
 
نگاه ها همه بر روي پرده سينما بود، فيلم شروع شد، دقيقه اول
فیلم، دوربین فقط سقف یک اتاق را نمایش میداد،

دو دقیقه بعد همچنان سقف اتاق، دقیقه سوم، دقیقه چهارم، دقیقه پنجم، هشت دقیقه اول فیلم فقط سقف اتاق!

صداي همه درآمد، اغلب حاضران، سينما را ترك كردند،ناگهان دوربين پايين آمد و یک نفر را که روی تخت خوابیده بود نشان داد و این جمله را زیرنویس کرد:

این تنها هشت دقيقه از زندگي اين جانباز قطع نخاعي بود و شما طاقت نداشتيد...
 
 


:: موضوعات مرتبط: دل نوشته عاشقانه , عارفانه و حکیمانه , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
کار رو بار دنیا
چهار شنبه 5 تير 1392 ساعت 12:31 | بازدید : 1031 | نوشته ‌شده به دست رضـــــا | ( نظرات )

 

تو آن سوی دنیا هستی و من این سوی دنیا ...

 

بدون مقدمه میگویم فکرش را بکن :


اگر تو اینجا بدنیا آمده بودی و من آنجا ...

 

آن وقت تو این سو بودی و من آن سوی دنیا ...


مرا غسل تعمید میکردند ... و در گوش تو اذان میگفتند...


به تو قصه ی کربلا را میگفتند و به من مصایب مسیح را ...


به تو از سُنی ها بد میگفتند و به من از پروتستانها ...


به تو میگفتند آن وری ها بی بند و بارند

 

و به من میگفتند آن وری ها تروریست ...


و من و تو بی آنکه بخواهیم از یکدیگر بیزار میشدیم


می بینی دنیا را دیگران برای ما می سازند...!!!

 

 



:: موضوعات مرتبط: عارفانه و حکیمانه , ,
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
آری ازپشت کوه آمده ام!!!
یک شنبه 2 تير 1392 ساعت 1:46 | بازدید : 1066 | نوشته ‌شده به دست رضـــــا | ( نظرات )

آری ازپشت کوه آمده ام چه میدانستم اینطرف کوه بایدبرای ثروت،حرام خورد

 

برای عشق خیانت کرد برای خوب دیده شدن دیگری رابدنشان داد

 

برای به عرش رسیدن دیگری رابه فرش کشاند

 

وقتی هم باتمام سادگیدلیلش رامیپرسم

 

  میگویندازپشت کوه آمده!!!!

 

 

ترجیح میدهم به پشت کوه برگردم وتنهادغدغه ام

 

سالم برگرداندن گوسفندان ازدست گرگهاباشدتااینکه

 

 

«اینطرف کوه باشم وگرگ»

 

 



:: موضوعات مرتبط: عارفانه و حکیمانه , ,
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
گاهے سکــــــــوت
دو شنبه 2 بهمن 1391 ساعت 23:56 | بازدید : 940 | نوشته ‌شده به دست رضـــــا | ( نظرات )

گاهے سکــــــــوت ، همان دروغ است !



کمـــے شیک تر، روشنفکــرانـه تر



و با مسئولیت کمتر !




:: موضوعات مرتبط: عارفانه و حکیمانه , ,
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
همیشه یک...
دو شنبه 2 بهمن 1391 ساعت 23:18 | بازدید : 889 | نوشته ‌شده به دست رضـــــا | ( نظرات )

 

همیشه یک ذره حقیقت پشت هر"فقط یه شوخی بود "

 یک کم کنجکاوی پشت" همین طوری پرسیدم "

 قدری احساسات پشت"به من چه اصلا "

مقداری خرد پشت " چه بدونم "

 و اندکی درد پشت " اشکالی نداره" هست



:: موضوعات مرتبط: عارفانه و حکیمانه , ,
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
بزرگ‌ترین مصیبت
دو شنبه 2 بهمن 1391 ساعت 14:34 | بازدید : 1000 | نوشته ‌شده به دست رضـــــا | ( نظرات )

بزرگ‌ترین مصیبت برای یک انسان این است که

نه سواد کافی برای حرف زدن داشته‌باشد

نه شعور لازم برای خاموش ماندن.

 



:: موضوعات مرتبط: عارفانه و حکیمانه , ,
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
اونی که زود میرنجه زود میره، زود هم برمیگرده
دو شنبه 2 بهمن 1391 ساعت 22:33 | بازدید : 1453 | نوشته ‌شده به دست رضـــــا | ( نظرات )

اونی که زود میرنجه زود میره، زود هم برمیگرده.

اما اونی که دیر میرنجه

دیر میره، اما دیگه برنمیگرده.

 

 



:: موضوعات مرتبط: عارفانه و حکیمانه , ,
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
قسمتی از وصیت نامه ادوارد ادیش ، یکی از بزرگترین تاجران امریکایی
سه شنبه 26 دی 1391 ساعت 12:3 | بازدید : 1466 | نوشته ‌شده به دست رضـــــا | ( نظرات )

قسمتی ار وصیت نامه ادوارد ادیش ، یکی از بزرگترین تاجران امریکایی در سن 76 سالگی ...

من ادوارد ادیش هستم که برای شما می نویسم ، یکی از بزرگترین تاجران امریکایی با سرمایه ای هنگفت و حساب بانکی که گاهی خودم هم در شمردن صفرهای مقابل ارقامش گیج می شوم ! دارای شم اقتصادی بسیار بالا که گویا همواره به وجودم وحی می شود چه چیز را معامله کنم تا بیشترین سود از آن من شود ، البته تنها شانس و هوش نبود من تحصیلات دانشگاهی بالایی هم داشتم که شک ندارم سهم موثری در موفقیتهای من داشت .

بقیه در دامه مطلب



:: موضوعات مرتبط: عارفانه و حکیمانه , سخنان بزرگان ایرانی و خارجی , ,
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
:: ادامه مطلب ...
1,2,3
پنج شنبه 21 دی 1391 ساعت 15:38 | بازدید : 1534 | نوشته ‌شده به دست رضـــــا | ( نظرات )

1،2،3 الان یکی مرد!!!

یادت باشه یکی از این سه ثانیه ها سهم ماست !!!

پس قبل از اینکه به 3 برسیم قدر نعمت زندگی رو بدونیم

و برای زندگی ابدی توشه بیندوزیم ...

یک ... دو ... سه ...

 



:: موضوعات مرتبط: عارفانه و حکیمانه , ,
|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
زندگی چرخش واژگان است
یک شنبه 10 دی 1391 ساعت 13:51 | بازدید : 1395 | نوشته ‌شده به دست رضـــــا | ( نظرات )

 

زندگی چرخش واژگان است ، یکی به جرم تفاوت تنهاست ، یکی به جرم تنهایی متفاوت



:: موضوعات مرتبط: عارفانه و حکیمانه , ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
آیینه
چهار شنبه 6 دی 1391 ساعت 22:29 | بازدید : 1538 | نوشته ‌شده به دست رضـــــا | ( نظرات )

در زندگی به هیچ کس اعتماد نکن آینه با تمام یه رنگی اش دست چپ و راست رابه تو اشتباه نشان می دهد



:: موضوعات مرتبط: عارفانه و حکیمانه , ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
قصابی
دو شنبه 4 دی 1391 ساعت 22:53 | بازدید : 2038 | نوشته ‌شده به دست رضـــــا | ( نظرات )

توی قصابی بودم که یه خانم پیر اومد تو مغازه و یه گوشه ایستاد...

یه آقای جوان خوش تیپی هم اومد تو گفت: آقا ابراهیم قربون دستت پنج کیلو فیله گوساله بکش عجله د
ارم...

آقای قصاب شروع کرد به بریدن فیله و جدا کردن اضافه‌هاش...
همینجور که داشت کارشو انجام میداد رو به پیرزن کرد گفت: شما چی میخواین مادر جان؟

پیرزن اومد جلو یک پونصد تومنی مچاله گذاشت تو ترازو گفت: لطفا" به اندازه همین پول گوشت بدین آقا...

قصاب یه نگاهی به پونصد تومنی کرد و گفت: پونصد تومان! این فقط آشغال گوشت میشه مادر جان...

پیرزن یه فکری کرد و گفت: بده مادر... اشکالی نداره... ممنون...

قصاب آشغال گوشت‌های اون آقا رو کند و گذاشت برای اون خانم...

اون آقای جوان که فیله سفارش داده بود همین جور که با موبایلش بازی میکرد رو به خانم پیر کرد و گفت: مادر جان اینارو واسه سگتون می‌خواین؟

خانم پیر رنگش پرید و سرخ و سفید شد و با صدای لرزان نگاهی به اون آقا کرد و گفت: سگ؟!!!

آقای جوان گفت: بله... آخه سگ من این فیله‌ها رو هم با ناز میخوره... سگ شما چجوری اینا رو میخوره؟!!

خانم پیر با بغض و خجالت گفت: میخوره دیگه مادر... شکم گرسنه سنگم میخوره...

آقای جوان گفت: نژادش چیه مادر؟

خانم پیر گفت: بهش میگن توله سگ دو پا... اینا رو برای بچه‌هام میخوام اّبگوشت بار بذارم خیلی وقته گوشت نخوردن!

با شنیدن این جمله اون جوون رنگش عوض شد... یه تیکه از گوشت های فیله رو برداشت گذاشت رو آشغال گوشت های اون خانم پیر...

خانم پیر بهش گفت: شما مگه اینارو برای سگتون نگرفته بودین؟

جوون گفت: چرا مادر...

خانم پیر گفت: بچه های من غذای سگ نمیخورن مادر...
بعد گوشت فیله رو گذاشت اون طرف و آشغال گوشت هاش رو برداشت و رفت............

دوستان گاهی خوبه یه تلنگری هم به خودمون بزنیم و از اصراف زیادی دست بکشیم



:: موضوعات مرتبط: عارفانه و حکیمانه , ,
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
رابطه ها در دو حالت قشنگ ميشن
یک شنبه 3 دی 1391 ساعت 11:9 | بازدید : 1493 | نوشته ‌شده به دست رضـــــا | ( نظرات )

رابطه ها در دو حالت قشنگ ميشن ، اول پيدا کردن شبـــــــاهت ها ، دوم احترام گذاشتن به تفــــــــــــاوت ها



:: موضوعات مرتبط: عارفانه و حکیمانه , ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
یک دقیقه سکوت
جمعه 1 دی 1391 ساعت 1:31 | بازدید : 1576 | نوشته ‌شده به دست رضـــــا | ( نظرات )

واسه یک دقیقه هم که شده این متن رو بخون  اگه حرفش خوب از همین الان شروع کن به انجامش و اگر خوب نبود که تشکر از بازدید تون

 

 

تو به کن توبه کن، که دره توبه بازه

اقا ذره نوازه، تو رو از نو می سازه

اقا داره می بیندت، حواست رو جمع کن داداش

اقا داره می بیندت، دوستی نکن با دوشمناش

اقا داره می بیندت ، شرمی کن از اشک چشا ش

خجالت هم خوب چیزیه، ببین پریشونه اقا

دست از دلش بردار دیگه چی  میخوای از جون اقا

آخه تو کی هستی مگه

واست نگرون اقا

یه کاری بکن بند بیاد اون اشکای خون اقا

بسه ز راه خطا بیا برگرد

رو به رو خیمه اقا بیا برگرد

حالا که ز کوفه خیری ندیدی

رو کن سوی کرببلا بیا برگرد

توبه کن توبه کن که دره توبه بازه

اقا داره می بیندت خواهر من افسون نریز

اقا داره می بندت حجابت رو بیرون نریز

اقا داره می بیندت رو دام گناه دون نریز

اقا داره می بیندت از چشم اقا خون نریز

نگو که این حرف چیه

حرمت شهیدا چیه

چه میدونی تو جوونی گذشتن از دنیا چیه

ناسلامتی شیعه ای

نگو حجب و حیا چیه

اخه فرق تو با اونی که نداره زهرا چیه

به صدفه ای که داری بیا برگرد

بزن یه میانبری بیا برگرد

بنداز خودت رو تو اغوش زهرا

به سر کن یه چارد بیا برگرد

 



:: موضوعات مرتبط: عارفانه و حکیمانه , ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
سخن ایت الله العضمی بهجت
جمعه 1 دی 1391 ساعت 1:6 | بازدید : 1600 | نوشته ‌شده به دست رضـــــا | ( نظرات )

"آمدیم تا با زندگی کردن قیمت پیدا کنیم نه اینکه به هر قیمتی         زندگی کنیم"

 



:: موضوعات مرتبط: عارفانه و حکیمانه , تصاویر مذهبی , ,
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
چه كسی میگوید: كه گرانی شده است؟
پنج شنبه 30 آذر 1391 ساعت 1:46 | بازدید : 1489 | نوشته ‌شده به دست رضـــــا | ( نظرات )

چه كسی میگوید: كه گرانی شده است؟دوره ارزان ایست!دل ربودن ارزان،دل شكستن ارزان!دوستی ارزان است!دشمنی هاارزان،چه شرافت ارزان!تن عریان ارزان،آبروقیمت يك تكه نان ودروغ  از همه چی ارزان تر،قیمت عشق چقدركم شده است،کمتر از أب روان ،و چه تخفیف بزرگی خورده،قیمت هر انسان؟؟؟



:: موضوعات مرتبط: عارفانه و حکیمانه , ,
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2

تعداد صفحات : 1
صفحه قبل 1 صفحه بعد